فکر می کنم شوهر می داند که همسرش مرتب فیلم می گیرد. به آن نگاه کنید - او یک میکروفون روی شانه چپ خود دارد و به تلفن خود متصل است. او احتمالاً وقتی می شنود که همسر آسیایی اش در حال مذاکره با مرد بعدی روی چوب است، در خانه به شدت پرت می شود. برای مرطوب کردن سینه ها با تقدیر - من هم در صف قرار می گرفتم! نگاه کنید که نانهای او چگونه روی آن تندها بلند شده است - چیزهای زیادی برای برداشتن وجود دارد!
چه دختر خوبی است این دختر بیهوده نیست که پدرش برای درس های ژیمناستیک ضبط کرده است، اتفاقاً یک ژست بسیار خوب برای ماساژ مربای او. گلویش را با شفتش صاف کرد.