این که خواهر به نظر برادر رضاعی اش علاقه مند باشد ستودنی است. و شایستگی او را از دیدگاه یک مرد ارزیابی کند که او می تواند. اما اینکه از او بخواهی جلوی او تکان بخورد، عجیب است. او می خواهد او را بگیرد، اینطور نیست؟ فقط این دختر شلخته اصلاً نمی ترسد - دقیقاً همان چیزی است که او می خواهد. او در نهایت یک گودال کل را روی شکم او ریخت! راندش
قبلاً بارها گفته شده بود - تخلف کردی، کار احمقانه ای انجام دادی؟ - آماده تنبیه شدن برای آن باشید. این نگهبان هنوز به بلوند رحم کرد. اول اینکه می توانست کارهای خشن تری با او انجام دهد و دوم اینکه بعد از این همه می توانست او را به پلیس تحویل دهد. در غیر این صورت، او را به لعنتی انداخت و او را رها کرد.
کار خوب جوجه! او دوست دخترش را در تمام شکاف هایش لعنت کرده و او را تحسین می کند. و احمق آن دختر در آتش است. من به شما می گویم، هر لزبین یک دیک بزرگتر می خواهد تا دوستانش را پایین بیاورد.