پسرخوانده دیوانه شد - او از نامادری خود خواست تا به او کمک کند تا بار را پیاده کند! در نهایت او فقط یک بار قبول کرد که این کار را انجام دهد. ها-ها-ها، و بعد خودش اعتراف کرد که پدرش هرگز او را اینقدر باحال نکشیده است. ماهی را روی قلاب گرفتید - اکنون برای مدت طولانی روی آن بال می زند!
پزشکان و بیمارانشان موضوعی پربار هستند، مخصوصاً زمانی که پزشک آلت تناسلی به اندازه یک خفاش خوب داشته باشد و بیمار به نظر میرسد که تازه از راهروی مدلینگ خارج شده است. تخیل آنها نیز خوب است، آنها خود را در خواسته های خود محدود نمی کنند. با این حال، واضح است که هر دو مدت طولانی است که رابطه جنسی خوبی نداشته اند، بنابراین حریصانه به یکدیگر هجوم می آورند. اما اکنون آنها قطعا چیزی برای یادآوری خواهند داشت!
شمارتو بده.