جوجه ای که روی باسنش خالکوبی کرده بود قطعا عوضی بود. لذت سه نفری با او است. سرشان را بین لبهایش گذاشتند، پاهایش را باز کردند، سیلیهایشان را روی پیشانی و گونههایش زدند - و سبزه بدش نمیآمد. خالی کردن کیسه بیضه و توپ هایش برای او لذت بخش بود. من هم میتوانستم او را در دهانش تکان میدادم - بگذار لذت ببرد! ظاهراً این اولین بار نیست که او را در یک دایره کتک می زنند، او به سختی آب دهانش را قورت می دهد. )
تنها گذاشتن چنین همسر دوست داشتنی و به علاوه در عروسی خواهرم با مهمانان زیاد، بی پروا است. احساس جشن، الکل، و وسوسه می تواند کار را انجام دهد. سیاه پوست متوجه دختر بی حوصله شد و به خاطر توجه و توجه او به غریبه زیبا پاداش گرفت. او مانند ماده ای که مرد برای آن روز انتخاب کرده بود از او تشکر کرد. اکنون بدن او این دیدار فراموش نشدنی را به خاطر خواهد آورد.
شماره آیگول برام بنویس